کد مطلب:149263 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

ابا عبدالله، یک مصلح
ابا عبدالله یك مصلح است. این تعبیر از خودش است (انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی، ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنكر و اسیر بسیرة جدی و ابی) [1] این را حضرت در نامه ای به عنوان وصیتنامه به برادرشان محمد بن حنفیه - كه مریض بود به طوری كه از ناحیه ی دست فلج داشت و قدرت این كه در ركاب حضرت باشد و خدمت كند نداشت - نوشتند و به او سپردند، چرا؟ برای اینكه دنیا از ماهیت نهضت او آگاه شود: مردم دنیا! من مثل خیلی افراد نیستم كه قیام و انقلابم به خاطر این باشد كه خودم به نوایی رسیده باشم، برای اینكه مال و ثروتی تصاحب كنم، برای اینكه به ملكی رسیده باشم. این را مردم دنیا از امروز بدانند (این نامه را در مدینه نوشت) قیام من قیام مصلحانه است. من یك مصلح در امت جدم هستم. قصدم امر به معروف و نهی از منكر است، قصدم این است كه سیرت رسول خدا را زنده كنم، روش علی مرتضی را زنده كنم. سیره ی پیغمبر مرد، روش علی مرتضی مرد؛ می خواهم این سیره و این روش را زنده كنم.


از اینجا می فهمیم كه چرا ائمه ی اطهار این همه دستور اكید داده اند كه عاشورا باید زنده بماند و چرا این همه اجر و پاداش و ثواب برای عزاداری ابا عبدالله منظور شده است. آیا آنها این سخن را فقط به خاطر یك عزاداری مثل عزاداریهای ما در وقتی كه پدر یا مادرمان می میرد، گفتند؟ نه، مردنهای ما ارزشی ندارد؛ در مردنهای ما فكر و ایده و هدفی وجود ندارد. ائمه ی اطهار از این جهت گفتند عاشورا زنده بماند كه این مكتب زنده بماند؛ برای اینكه اگر چه شخص حسین بن علی نیست ولی حسین بن علی باید به قول امروز یك سمبل باشد، به صورت یك نیرو زنده باشد؛ حسین اگر خودش نیست، هر سال محرم كه طلوع می كند، یكمرتبه مردم از تمام فضا بشنوند: «الا ترون ان الحق لا یعمل و ان الباطل لا یتناهی عنه؟ لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا»؛ برای اینكه از راستی و حقیقت، شور حیات، امر به معروف، شور نهی از منكر، شور اصلاح مفاسد امور مسلمین در میان مردم شیعه پیدا بشود.


[1] مقتل الحسين، ص 156.